به به نهمین نگینم دراومد!
کیانم گل پسرم مبارکه و مبارک!!!
به به نهمین نگینت هم همین یک ساعت پیش خودش رو توی دهن کوچولوت نشون داد
و بازم من واسه ناراحتی های گاه و بی گاه شبانت یه دلیل منطقی پیدا کردم.
این دندون توی ردیف پایین و درست کنار دندونهای قبلیت جوونه زده.
امیدوارم که این روزای دندونی هم زودتر بگذرن تا بتونی دوباره یه خواب راحت رو تجربه کنی.
جوجه جون چند روز پیش بابا مجید فهمید که عاشق زیتونی و برعکس مامانی که تا حالا
مزه اش رو هم نچشیده مشتاق خوردنش هستی.و درست از اون روز بابایی ظهر ها در کنار
ناهارت چندتایی زیتونم بهت میده و توام میخوری و کیف میکنی..
نووووووووووووش جوووونت گل پسر!!
ماست با نعنا هم تجربه ی موفقیت آمیز و جدید دیگه ای بود که خوردی و لذت هم بردی!
وای وای داشت یادم میرفت که واست بگم
رها کوچولو دختر ناز خاله ناهیدم به دنیا اومد!!!!
ومن اولین کسی بودم که با یکم پارتی بازی تونستم رهای ناز رو ببینم و عکسش رو
واسه ی بابا و خاله و مامان بزرگهای مهربون ومنتظرش بگیرم و
شاهد اشتیاق توی چشماشون باشم
از همین جا به همشون تبریک میگم و امیدوارم که در آاینده ای نه چندان دور شماها واسه ی هم
دوستای خوبی باشین...
رها کوچولو خوشگل خانوم به این دنیای رنگارنگ خوش اومدی!!
ماشالا یادتون نره هاااااا!!!