کیان 16 ماهه ی من!!!
کیان مامان اینا گزیده ای از عکس های 16ماهگیته
وقتی آقا کیان منتظر باباست تا بیاد و باهاش دالی موشه بازی کنه
وقتی حس میکنه که یکی داره میاد تا بگیردش
و در نهایت کیانی که خسته از فرار روی زمین افتاده
تا مامان یا بابا بیان و بغلش بگیرن
ای تنبل!!!!!
لب کارون چه گلبارون
میشه وقتی که میشینن دلدارون
تو قایق ها دور از غمها میخونن نغمه ی خوش روی کارون
چه خوب و قشنگه لب کارون
.....................
عکس های بالا هم مربوط به پارک ساحلی کارون توی اهوازه
با تشکر ویژه از خاله هدی واسه ی کالسکه شون
که کلی بهمون حال دادن!!!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی