بهار 1399
کیان قشنگم دردونه ی مامان سلام
گل پسر شیرین زبونم
جوجه ی کلاس اولی من
دیگه داری یواش یواش مرد میشی و من چ خوشبختم ک هر لحظه کنارت هستم و این ثانیه ها رو تک ب تک لمس میکنم
خوشحالم ک خوشحالی
خوشحالم ک دیگه باسواد شدی و سعی میکنی اسم هرچیزی رو بخونی و با دقت برام توضیح بدی
خوشحالم ک مثل بابا جیدا عاشق کوه و ورزشی
امیدوارم ک تا اخر عمر بابات بهترین و محکم ترین و قابل اعتماد ترین دوستت بمونه
گل پسرم کوتاهی مامان رو ببخش اما اینروزا مشغله کار وزندگی ب حدی زیاده ک فرصت ب کارای دیگه نمیرسه
اومدم اینجا برات بنویسم ک دوماهی میشه ب خاطر شیوع ی بیماری ترسناک ب اسم کرونا مدرسه ها تعطیل شده و ما خونه نشین شدیم
اینروزا باهم درس یاد میگیریم
باهم مشق مینویسیم
باهم نقاشی میکنیم
وخلاصه اینکه همش توی خونه مشغولیم
امیدوارم اینروزای بد و پر از استرس زودتر برن و ما دوباره مزه خوب و شیرین ارامش وازادی رو حس کنیم اگرچه ک وقتی تو این نامه ها رو بخونی دیگه واسه
خودت مردی شدی و شاید ب این روزامون بخندی
قلب شیرینم دوستت دارم