کیانکیان، تا این لحظه: 11 سال و 4 ماه و 19 روز سن داره

کیان گل خندون مامان و باباش

اهواز!!

1393/2/7 14:33
نویسنده : مامان سیما
294 بازدید
اشتراک گذاری

کیان مامان

سه شنبه ی گذشته من و تو و بابایی

با خانواده ی من و خانواده ی عمو احمد (عموی مامان سیما)

با قطار راهی اهواز شدیم تا به دیدار دایان و عمو و لیلا جون که از مکه اومده بودن بریم

اولش از اینکه مسافرت با قطار رو به ماشین خودمون ترجیح داده بودیم نگران بودم

اما بعدش کلی واسه ی این تجربه ی جدید کیف کردم

تنها مشکل ما تو این سفر علاقه ی وافر تو به کوپه گردیت بود

و اینکه دوست داشتی هرجایی باشی جز کوپه ی خودمون

از راهروی قطار گرفته تا رستوران و در نهایت گردش با مدیر قطار تو کوپه های دیگه

نیشخندنیشخندنیشخندنیشخند

اولین تجربه ی شنا و استخر هم خیلی عالی بود وقتی با دایان و باقی و مردها به استخر خونه ی

عمو رفتی و هر کسی از قایق بادیت استفاده کرد جز خودت

بعدشم که با گریه از آب بیرون آوردیمت

در آخر یه خواب طولانی تا فرداش از فرط خستگی..

لب کارون هم رفتیم

و تو اصرار داشتی که توی آب بری و اونجا هم تنی به آب بزنی..

اینم قیافه من بعد یه جنجال طولانی با تو برای بی خیال شدن از رفتن توی رود کارون

کلافهکلافهکلافه

بزودی میام و شرح کامل سفر مون رو برات مینویسم.

بووووس

 

 

 

پسندها (1)

نظرات (2)

مامان مهدیه
7 اردیبهشت 93 14:38
سلام دوست عزیزم دوقلوهای من سارا و ثنا زنگیان تو جشنواره نوروزی شرکت کردن ممنون میشم به وب ما بیاین و بهشون رای و امتیاز 5 رو بدین
مامان مهبد كوچولو
7 اردیبهشت 93 15:44
لبِ كارون ... چه گل بارون .... دستتُ بكن تو ...... وووااااااااااااااااااااااااي ببخش كيان خاله نزديك بود بي تربيتي يادت بده !!!!!!!!!!!!!!![خجالت رسيدنت بخير شيطونك]
مامان سیما
پاسخ
هه هه هه هه هه هه هه......... مرسی خاله جون.ایشالا سفر بعدی با شما بریم اونجا