اترین کوچولو و بند انگشتیش
کیان مامان سلاممممممممممم.صبح روز شنبت بخیر پسرم.خوبی گل مامان
پسر قشنگم من و تو و بابایی دیشب بازم مهمون بودیم اما این بار خونه عمو علی بزرگترین داداش بابا مجید.جوجه ی مامان شما یه دختر عموی ناز و خوش زبون به اسم اترین داری که از وقتی اندازه یه نقطه بودی اسمتو بندانگشتی گذاشته و حالا هم که دیگه بزرگ شدی و اسمتم معلوم شده با اصرار تمام همچنان به این اسم میشناستت .صدات میکنه و به همه هم یاد اور میکنه که به زبون خودش تو بندر انگشتی مایی.این اترین کوچولوی خوش زبون الان حدودا 4 سالش وهمبازی خوبی واست میشه ایشالا............... .دیروز تلویزیون داشت راجع به تیم ملوان بندر انزلی حرف میزد که اترین کوچولو اومد و گفت سیما جون اقاهه داره اشتباهی میگه اخه این که بندر انزلی نیست بندر انگشتیه........مامانی ما همگی کلی خندیدیم امیدوارم وقتی توام اینو میخونی برات جالب باشه.پسرم خیلی خیلی خیلی دوستت دارم.