کیانکیان، تا این لحظه: 11 سال و 4 ماه و 28 روز سن داره

کیان گل خندون مامان و باباش

8و9 ماهگی کیان........

1392/6/30 23:49
نویسنده : مامان سیما
278 بازدید
اشتراک گذاری

                      همه ی وجودم سلام.یه عالمه سلام واسه تویی که دلیل زندگیمی

کیانم قربون اون گوله های اشکت برم که این روزا به وفور روی صورتت پیدا میشه و من سردر گم و بی

جواب فقط دعوت به سکوت و آرامشت میکنم.

درست از وقتی که از مسافرت برگشتیم یکمی سرماخوردی و گلوت بهم ریخت.با سرفه هات کلی نگرانم 

کردی.اما طبق معمول دکتر خوب و مهربونت (دکتر علیمحمدی )با دلداری وآرامش توی صحبت هاش منو

اروم کرد و از نگرانیم بابت سلامتیت کاست.

با همه ی این حرف ها درست از فردای روزیکه از مسافرت برگشتیم سیستم خوابت بکلی بهم ریخت و

تویی که از شب تا صبح به آرومی لالا میکردی.4-5 بار از خواب میپری و با صدای بلند گریه میکنی.

هنوز هم دلیل گریه هاتو نمی دونم چون نه درد داری و نه گرسنه ای.

جونم برات بگه که با مدل جدید خوابیدنت و کم خوابی های روزانت که این روزا بیشتر هم شده حسابی

مامان و داری از پا در میاری.قربونت برم من یکمی بیشتر استراحت کن تا منم بتونم به کارام برسم.

شیرین کاری جدیدت که تا ساعت ها منو تو شک گذاشت اینه که دوتا پاتو از یه سمت کالسکه جمع

میکنی و آروم اروم خودت و از توی کالسکه به بیرون هدایت میکنی و در نهایت به باسن روی زمین می

افتی.گل پسرم ابن کارت خیلی خطرناکه اما خودت اینجوری فکر نمیکنی و بسیار هم راضی هستی.

کف دستای کوچولوتو روی شیشه ی میز عسلی میکوبی و بعدش به سمت خودت میکشونی.

باید هرچه سریعتر برشون دارم تا بلایی سر خودت نیاری

دیگه با روروک بسرعت حرکت میکنی و وقتی اجازه ی ورودت به اشپزخونه داده میشه به سرعت سراغ

کشوها میری و تلاش میکنی تا بازشون میکتی

عاشق خوردن کنترل تلویزیونی و از اینکه ازت بگیرنش بسیار ناراحت میشی و با داد و بیداد اعلام جنگ میکنی.

فردا خونه ی مامان بزرگم آش دندونیتو درست میکنیم.

همه اونجا جمع میشن ایشالا که خوشمزه بشه و عکساش یادگاری برات بمونه.

دنیای من خیلی خیلی خیلی دوست دارم.......

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (2)

ندا
31 شهریور 92 0:41
www.nilanailart.blogfa.com آموزش و کاشت تخصصی ناخن نیلا کیفیت عالی و قیمت مناسب تهران-امیر آباد
مامان مهبد كوچولو
31 شهریور 92 8:40
عزيززززززززززززززم ...... اشك هاي شبانه ات مال دندوناته خاله جون ... ايشالله زودتر در بياد و راحت بشي عزيزم .


خاله مهدیه نمی دونی چه داستانی داریم با این گریه های شبانه.........ایشالا همینطوره که شما میگی و کیانم به زودی ازش خلاص بشه.....
ممنون از مهربونی و صفات
مهبد جونو ببوسسسسسسس