کیانکیان، تا این لحظه: 11 سال و 4 ماه و 28 روز سن داره

کیان گل خندون مامان و باباش

کیان و دی ماه و 381 روزگی اش!!!!

1392/10/9 16:39
نویسنده : مامان سیما
227 بازدید
اشتراک گذاری

زمستونه زمستونه

فصل تگرگ و بارونه

هوا میشه خیلی سرد

روی زمین پر از برف

 

کیان مامان زمستونم با سوز و سرماش از راه رسید!!!

ما بیشتر از پیش توی خونه زندونی شدیم.تا خدای ناکرده شیرمرد کوچولوم مریض نشه.

بیرون رفتن های من و تو هم محدود شده به خونه ی مامان بزرگ ها اونم با ماشین

با تجهیزات فوق سنگین لباسی برای تو و ........

یه خبر جدیدم اینکه مامان سیما عینکی شده و تو که اصلا به دیدن من با چشمای عینکی

عادت نداری با عصبانیت و اعتراض هر چه تمام تر از صورتم برش میداری و

داد میزنی.

گل پسرم دیگه باید به این وضعیت جدید مامان عادت کنی!!

چند روز پیش که توی خونه مشغول کار بودم هر چی صدات کردم جوابی ندادی

و منم با نگرانی توی خونه دنبالت میگشتم که با صحنه ای مواجه شدم که نمیدونستم باید دعوات کنم

یا بخندم.پس تنها کاری که کردم این بود که دوربین و بیارم و ازت یه عکس بگیرم تا نشون بابایی

بدم که فکر میکنه گل پسرش اصلا از این کارا انجام نمیده.

بله آقا کیان شما با سرعت نور از غفلت من استفاده کرده بودی و رفته بودی توی حموم و

در کمال رضایت داشتی اسباب بازی های حمومتو مینداختی توی توالت فرنگی

کلافهکلافهکلافه

و اینم قیافه من از دیدن تو تو این وضعیت.

قند عسلم!شیرین کاریها و صد البته خرابکاریهات روزه بروز داره بیشتر میشه و

من و بابا مجید هر ثانیه بیشتر از قبل مست شادی داشتن تو میشیم.

ماه من به برکت وجود پر از مهر تو این روزا حال و هوای خونه ی ما غرق شادی و

برکت و عشقه!!!!

بابایی عشقه و تو هم نوری و هم صفا و هم..............

تو همه ی چیزای خوب دنیایی!!!!

کیانم!

بابا مجید و عمو علی با هم رفتن تهران و من و تو مهمون خونه ی مامانی اعظم هستیم.

فردا دهم دی ماه وبیست و هشتم ماه صفره و مامان منیر (مامان بزرگ من)نذری شل زرد داره.

این نذری سالیان ساله که تو خونش برگذار میشه و به قول خیلیا خیلی خیلی هم مراد میده.

منم واسه ی سلامتی تو و بابا مجید یه کوچولو توی این نذری شریک شدم.

 

پسرم بیا با هم دعا کنیم:

خدایا ای خدای مهربون و بزرگ!!!

سلامتی و رحمتت رو از هیچ بنده ایت دریغ نکن!!

تو بزرگی!

تو رو به بزرگیت قسم همه ی کوچولوهای دنیا رو

برای پدر و مادرشون سالم و صالح بدار!!!

دایره ی لغاتت رو به افزایشه

اما هر موقع که دوست داشته باشی کلمات رو به زبون میاری.

بعضی روزا حتی یک کلمه هم نمیگی و بعضی روزای دیگه تمام کلماتی رو که بلدی به زبون میاری

در فشانی های شما فعلا تو این محدودست:

 

بابا:بابا

مامان:ماما

بیرون:دد

غذا:م م

لامپ:امپ

توپ :پوپ

داغ :بوپ

و البته از همه مهمتر اعتراضت رو هم با داد و گهگاهی هم با جیغ زدن

اعلام میکنی.

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (2)

مامان مهبد كوچولو
11 دی 92 8:15
سلام به آقا كيان بازيگوش .... مامان سيما چرا در رو باز ميزاري كه كيان بره بيرون ؟؟؟!!! اميدوارم كه هميشه با عشق زمستون سردتون سپري بشه و گرم گرم باشيد
مامان سیما
پاسخ
خاله مهدیه تو که خودت تجربه ی داشتن یه فشفشه رو داشتی. آقا کیانم فشفشه ی خونه ی ما شده و اصلا نمیشه ازش غافل شد. زمستون شماهم گرم و دلنشین باشه.بوووووووس
علی
18 دی 92 14:20
سلام وب نازی داری وهم چنین نی نی نازی وبم با شکلک های جدید بروز شد امیدوارم بیایی واز وبم دیدن کنی واز شکلکام در وبتون استفاده کنین تا وبتون ناز تر بشه من منتظرم نظرتونو درباره ی وبم بدونم