کیان بابا مجید شناخت.....
واییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییی خدای مهربون
کیان کوچولوی من افرین فرشته ی مامان افرین
عزیز دلم امشب وقتی بابا مجید از در اومد توی خونه به سرعت شروع به دست و پا زدن کردی و بلند بلند خندیدی.
اولش فکر کردم تصادفی این کار و کردی اما چند لحظه بعدش مامانی و با تکرار حرکاتت خجالت زده کردی.معذرت میخوام که دست کم گرفتمت.تو پهلوون منی......
عشق کوچولوی من تو امید منی...................
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی