نهال کوچک باغ زندگیم......
این روزا کلا تغییرات زیادی تو رفتارات حس میکنم.تغییراتی کاملا محسوس.گل پسرم دیگه مامانیو کامل
می
شناسی و هر جا برم با نگاه کنجکاو و مهربونت دنبالم میکنی.اگه فرصت نداشته باشم و مشغول کار
باشم
این قدر صداهای قشنگ از خودت در میاری که هرچی باشه رو بی خیال میشم و پر میکشم به
سمتت.اونوقت با نگاه ملتمسانه میگی که بگیرمت توی بغلم و محکم هر جایی از لباسمو که
بتونی تو دستت میگیری و سر کوچولو و خوشگلت و با فشار میچسبونی یه گردنم.الهی که مامان قربون
اون قلب
کوچیک و مهربونت بره..نازنینم تو قلب تپنده ی من و بابا مجیدی.
عشق و امیدی که تو با گرما و صفای وجودت توی خونمون آوردی از هر چیزی تو دنیا برام با ارزش تره ازت
ممنونم کوچولو.........................
شاهزاده ی مامانی خلاصه ی کلامم اینه که من این روزها عاشقی میکنم با تو.آره مامانی با خود خود
تو.............
نهال کوچک باغ زندگیم!!!تمام عمرم ارزونی لحظه به لحظه ی خنده های شیرین و نگاه معصوم کودکیت .
4 ماه و10 روزگی