کیانکیان، تا این لحظه: 11 سال و 4 ماه و 23 روز سن داره

کیان گل خندون مامان و باباش

کیان و دردل های روزمره.....

1392/2/1 20:46
نویسنده : مامان سیما
271 بازدید
اشتراک گذاری

خدای بزرگ و مهربون شکررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررلبخندخجالت

عشق قشنگ مامان.قربون اون دست و پای کوچولوی نازت برم.فدای اون دست و پا زدنت برم

اقا خوشگله.چند رزوی میشه که لبخند زدن و یاد گرفتی و وقتی سرحالی با خندهات دل از من و بابایی

میبری.جگر گوشه مامان سیما تو عمر منی عمرم............قلبقلب

پسر گلم صبح ها که از خواب پا میشی بابا مجید به سرعت میاد سراغت و میاره میزارتت روی میز

صبحانه و کلی بهت ذوغ میکنه.همش باهات حرف میزنه.جوجه طلایی مامان این روزا کلی کچل

شدی.تقریبا تمام موهای جلوی سرت ریخته وعین بابایی شدی.در اولین فرصت از تو بابایی عکس میگیرم

و میزارم تا ببینی.

راستی پسرم مامانی اعظم که تا قبل از این خیلی کم میومد خونمون حالا دیگه هر چیزی و بهانه میکنه و

میاد خونمون دیدن تو.بابا علی هم همش باهام تماس میگیره احوالت و میپرسه.خاله سارا و سانازم که

دیگه نگو.اینا رو گفتم تا بدونی که تو واسه تک تک اعضای خانواده یه دنیا شور وشادی و تحول آوردی.پس

بازم ممنون گلم...........

جوجه کوچولوی مامان سیما نمی دونم کی می شینی و وبلاگت و می خونی.اما من به امید اون روز

واست مینویسم.به این امید که تک تک خاطراتت یاد اور روزهای خوب و پر شور کودکیت باشه.

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

مجله خبري بروزترين ها
22 بهمن 91 19:05
بزرگترين مجله خبري ايران جديدترين خبر هاي كودك و سلامت خانواده ايران و جهان هر روز در ايميل شما